آدمکها

قدم زدن در بیابان، همیشه حالم را خوب کرده است. دل نگرانی ها و خشم و غصه هایم را در پهنای خود غرق کرده و برای شاد کردنم، هدیه ای به من داده است. آدمک ها یکی از همان هدیه ها هستند. تابستان سال 1388 در حالی که تنها در حاشیه شرقی ترین شهر [...]