بیوگرافی-نقاشی  :
از کودکی به طور خاص به نقاشی علاقه داشتم، با کمک آموزشهای خانواده ام از دوره دبیرستان بطور جدی تری وارد این حوزه شدم.در شانزده سالگی در نقاشی مدادرنگ درشهر دزفول مقام اول را در میان دانش آموزان کسب کردم.در همان سال به دعوت سازمان امور تربیتی شهر دزفول در اولین مدرسه غیر انتفاعی شهر ، برای دوره تابستان به کودکان آموزش دادم و به این ترتیب با همراهی و آموزشهای مادرم به مطالعه در مورد آموزش کودکان و تدریس پرداختم. در دوره دانشجویی همراه با تحصیل در رشته کامپیوتر، اولین نمایشگاه نقاشی ام در دانشگاه محل تحصیلم را برگزار کردم ، بیشتر این آثار تجربیاتم در رنگ روغن بود.پس از گذشت چند سال و ادامه تلاشهایم به عضویت انجمن نقاشان اصفهان درآمدم و در ابتدا با شرکت در دوره های این انجمن و سپس به صورت مستقل به فعالیتهایم ادامه دادم. از سال 84 تا 86 با جمعی ده نفره از دوستانم گروه هنری چکاد را تشکیل دادیم و در حوزه نقاشی و هنرهای مفهومی فعالیتهای متنوعی را انجام دادیم. در همین زمان نیز با توجه به فعالیتهای متنوعی که حوزه هنری اصفهان داشت ، در ورکشاپها و رویددهای بسیاری در نقاط مختلف ایران شرکت کردم .بیشتر آثارم در این دوره بوسیله ترکیب شاپان و رنگ روغن و استفاده از شابلونهای دست ساز خودم و تکنیک های پرینت دستی شکل میگرفتند و در این دوره بیشتر تحت تاثیر و علاقمند به فرم های سقاخانه ای و مینیاتور بودم . همچنین نوشته های بدون نقطه ام در این زمان به عنوان بخش مهمی از آثارم نمود پیدا کردند و بخشی از کل آثارم شدند. با علاقه مندی که به گرایشهای دیگری همچون هنرمحیطی و ویدئوآرت در سالهای بعد پیدا کردم ، کشش و تمایلم به خلق نقاشی دچار افت و خیزهایی شد. بعدتر به دلیل میگرن قادر به استفاده از موادی مانند شاپان نبودم و رنگ های حلال در آب جای خود را به آن داد. در طی زمان و تغییر شرایط زندگی و تمایلم به بیان آرزوهایم و نیز اینکه بوسیله ویدئوآرت و هنرهای مفهومی به اندازه کافی میتوانستم اعتراضات و اهدافم را بیان کنم، دنیای نقاشی برای من فرصت دیگری ایجاد کرد که بتوانم دنیای غیرواقعی و ذهنی مورد علاقه ام را خلق کنم و از آن لذت بیشتری ببرم.

بیانیه: